nightlight
nightlight

nightlight

... و تو آمدی

                

                                         

     

     

     

     .... و تو آمدی

     

                                                                                       اثری از:کمال رجا

     

     

            شبی تالار سینه ام را برای تو چراغان کردم و خودم بر مسند غرور بزرگم تکیه زدم...

         آن وقت کلماتم را مثل چهارپایان فرمانبر،به سوی تو فرستادم تا در کنار گوشت،سوره ی تسلیم را فرو خوانند و تو را دزدانه به قصر من آورند.

            ... وتو آمدی با اکلیل نگاهی که پرتو چراغها را در خود می گرفت...با سیماب چهره یی که روشنی قلب مرا خجل می کرد...و با پیکری که رونق مسند عاج گونم را از میان می برد.

            ... ومن قطره های خونم را کنیزکان سرخ پوش تو کردم تا تو را در حوضچه های مرمرین چشمم شست وشو دهند و به عریانی طفلی یکروزه،تو را به خوابگاه من آورند...

           ... و تو آمدی ؛با سنبله های لبخندت...ریحانه های نگاهت و یاس های پیکرت...

    و من با دست های لرزانم برای تو پل ساختم.نخل درودم را سایه بان تو کردم،و تا قلمرو خوابگاهم رهنمونت شدم.

            ولی خنده های تو در تالار سینه ام طنین می گرفت و انعکاس آن به رعشه ام وا می داشت...

            ... ومن می شنیدم که می گفتی:

            - سرزمین قلب من قبل از تو پایمال ترکتاز دیگری شده و آبگیر قلبم،پیش از تو نصیب شناگر دیگری گشته!...

            و من با بی باوری به سوی تو آمدم ودیدم که دلت تهی است و جز سنگ پشتهای مرده در آن چیزی نیست!از آن پس،تو برای من یک دهلیز سرد و سیاه شدی و انعکاس همه اصوات و نت های دل نشین را مثل صدای کریه زنجیرها به من پس دادی،من هم دست از حکمرانی قاهرانه ام برداشتم؛تالار سینه ام را در هم ریختم؛چلچراغ های نیازم را خرد و له کردم و مثل بوم،خرابه نشین ویرانه های قلبم شدم.

                                                   

     

نظرات 6 + ارسال نظر
الهام جمعه 2 فروردین 1387 ساعت 10:46 ق.ظ http://sofalin.blogsky.com

سال نو مبارک
با آرزوی بهترین ها برای شما و تمامی دوستان عزیز...

فاطمه جمعه 2 فروردین 1387 ساعت 03:52 ب.ظ http://htto://dey.blogsky.com

بهانه است این که میگویم
به پا بودم چه میکردم ؟
همان بهتر زمین خوردم .

الهام دوشنبه 5 فروردین 1387 ساعت 05:26 ب.ظ http://piadehdarbaran.blogfa.com

سلام بر مرد یخی
داشتم آرشیو نظراتم رو نگاه می کردم وقتی کامنتت رو خوندم گفتم بیام سال نو رو بهت تبریک بگم
امیدوارم سالی پراز شادی عشق و آرامش داشته باشی
آرزومند آرزوهای خوبت:الهام

افسانه چهارشنبه 7 فروردین 1387 ساعت 12:00 ب.ظ http://afsoon52.blogsky.com

ناشناس عزیزسلام
متن بسیار زیبایی بود
اگر تونستی وتمایل داشتی
به من سر بزن
از اینکه دست نوشته هام رو بخونی خیلی خوشحال می شوم مخصوصا نوشته های سال گذشته
شاید این جوری به آرزوم برسم وتو بتونی بجای ناشناس من نظر بدی
به خدا می سپارمت

غمگین چهارشنبه 7 فروردین 1387 ساعت 12:01 ب.ظ http://www.ghamin.blogsky.com

من در حال طراحی یه قالب جدیدم و این قالب فعلی یه
من نظر برام مهم نیست دوست گرامی
و از کسی نمی خوام واسم نظر بزاره (((مثل سایت های دیگه که می گن نظر فراموش نشه)))
با انتقاد پذیر بودن اشتباه نگیرید

بعدم پستام رو می تونید چک کنید این ۲تا استثنا بودن چون واقعا شعر های زیبایی بودم و دلم نیومد کاملا ننویسمشون..

من مدت زیادی وبلاگ نویسی می کنم
ولی این وبلاگ رو جدید ساختن
خلاصه از تمام نظر ها و لطف هاتون ممنونم
موفق و موید باشید

Mehrdad چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت 12:41 ق.ظ

سلام دوست عزیز. وقتتون بخیر. این وبلاگ رو میفروشید???

سلام.
خیر

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد